طبیعی است وقتی چنین جایگاه پراهمیتی برای وزارت خارجه در نظام درنظرگرفته میشود، فرماندهی این وزارتخانه هم اهمیت ویژهای پیدا میکند. کسی که در این جایگاه برای دفاع از کیان و منافع کشور در جبهه بینالمللی مبارزه میکند باید با پشتوانه مردمی و ملی وارد عرصه چالشهای بینالمللی شود.
چنین فرماندهای را قطعا باید حمایت کرد تا با قدرت در جبهه نرم سیاسی و دیپلماسی مبارزه کند؛ بهخصوص اینکه بعد از روی کارآمدن دولت جدید آمریکا ما با هجمه جدیدی از سوی نهادها و رسانههای این کشور علیه مقامات و شخصیتهای نظام جمهوری اسلامی ایران مواجهیم که بعضا در قالب تحریمهای جدید علیه شخصیتهای نظام ظهور و بروز مییابد.
اگر قرار باشد هر بار شخصیتی مثل جناب آقای دکتر ظریف را که از سربازی به سرداری رسیدهاند و به خوبی از منافع ملی و حاکمیت ملی کشورمان دفاع میکنند در ماموریتی که از سوی نظام پیدا کردهاند تضعیف کنیم، قافیه را در این جنگ نرم بهدست خودمان میبازیم. امروز همگی وظیفه داریم از سردار عزیزی مثل سردار سلیمانی که بهصورت سختافزارانه از حاکمیت ملی دفاع میکند یا از عزیز دیگری مثل دکتر ظریف که در جبهه منحصر بهخودشان مقابل بدخواهان کشور ایستادهاند، تمام قد حمایت کنیم.
عرصه دیپلماسی بخش عمدهای از دفاع از منافع ملی را تشکیل میدهد و اگر این عرصه را بهدست اهلش بسپاریم کشور را در مقابل خیلی از زیانها و آسیبهایی که ممکن است به آن وارد شود صیانت کردهایم. این مهم نیاز به پشتوانه مردمی و حمایت مسئولان ارشد نظام دارد. چند نکته درباره اتفاقات این روزهای کشور و دنیا لازم به یادآوری است:
الف) طبیعی است در کشوری مثل جمهوری اسلامی آرای مختلفی نسبت به مسائل سیاسی وجود داشته باشد و این آرا در رسانهها یا از تریبونهای مختلف مطرح شود. تضارب آرا هرقدر هم زیاد باشد نباید به تضعیف جایگاه سرداران دیپلماسی منجر شود. صحبتهای یک فرد ممکن است مخالفان و موافقانی داشته باشد؛ چنانکه دیدیم درباره برجام موافقان و مخالفانی در کشور وجود داشته و دارند. اخلاق حکم میکند موافق و مخالف استدلالهای خود را به دور از هرگونه بداخلاقی و تخریب، تبیین و مطرح کنند تا مردم قضاوت کنند« فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ » (پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرامی دهند و بهترین آن را پیروی میکنند).
ب) در همین یک هفتهای که آقای ظریف در آمریکا بودند ملاحظه کردیم که چقدر گفتوگو و مصاحبه انجام دادند تا آن فضای بینالمللی را که استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللی تلاش دارند علیه ایران شکل بدهند، تلطیف کرده و خنثی کنند.
ایشان تلاش زیادی کردند با این فضا مقابله کنند و بدعهدیهای آمریکا را از تریبونهای خود آمریکا به گوش دنیا برسانند اما به جای آنکه قدردان ایشان باشیم، همراهی و مساعدت لازم را در داخل از سوی برخی رسانهها ندیدیم.
ج) مسئولیت رسانه در عرصه دیپلماسی بسیار سنگین است، بهخصوص ایران که در معرض این همه هجمه ناجوانمردانه صهیونیسم بینالملل و استکبار جهانی است. انتظار نیست که رسانهها هر حرف و حدیثی را که مسئولان نقل میکنند یا رفتاری که از مسئولان مختلف سر میزند تأیید کنند،
امروز در مجلس ما درباره مسائل مختلف بینالملل بحث میشود و نظرات مختلفی مطرح میشود، درباره کنوانسیونهای مختلف بینالمللی و پیوستن ایران به این کنوانسیونها تبادل نظر میشود و بحث میشود، این فضای بحث و جدل در رسانهها، در مجلس و در ارکان دمکراسی کشور وجود دارد و فضای خوبی است، اما اخلاق رسانهای حکم میکند که رسانهها از فضای تخریب مسئولان فاصله بگیرند و بهویژه در عرصهای که پای منافع ملی کشور در میان است از سرداران کشور پشتیبانی کنند.
نظر شما